بدون عنوان
سلام خوشگل مامان یه عالمه عاشقتم یه عالمه دوستت دارم عزیز دلم خیلی دلم برات تنگ شده نفس مامان راستی روز شنبه ٢٥ آذر برای اولین بار تکون خوردی نفسم دو تا تلنگر کوچیک و پشت سر هم کیف کردم نفس مامان یه حس فوق العاده دوست داشتنی بود یه هدیه عزیز و فوق العاده که یه کادو با ارزش و دوست داشتنی برای روز تولدم بود آخه روز قبلش یعنی ٢٤ آذر تولد مامان بود عزیزکم و کلی روز خوبی بود بابایی اول صبح انقدر خوشگل مامان و سورپرایز کرد که می تونم به جرات بگم یکی از قشنگترین سورپرایزهای عمرم بود عسلم من خواب بود نزدیک های ساعت ٩ بود یه دفعه احساس کردم صدای موزیک زیاد شد ولی توان بلند شدن نداشتم یه هو احساس کردم همه جا به طرز عجیبی روشن شد چ...
نویسنده :
مامان مهناز و بابا سپهر
11:38